Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جوش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pimple
/ˈpɪmpl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوش
1.a pimple on her chin
1. یک جوش روی گونه اش
تصاویر
کلمات نزدیک
pimp
pimento
pilot whale
pilot study
pilot scheme
pimply
pin
pin down
pin money
pin number
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان