Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فی البداهه کاری انجام دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
play by ear
/pleɪ baɪ ir/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فی البداهه کاری انجام دادن
بدون برنامه و همینطوری کاری را پیش بردن
informal
1.Let's play the rest of the schedule by ear. I mean we'll decide what to do as we go along the program.
1. بیا بقیه برنامه را فی البداهه پیش ببریم. منظورم این است که همانطور که برنامه خودش جلو می رود ما هم همانطور عمل می کنیم.
توضیح درباره اصطلاح play by ear
این عبارت از اصطلاح موسیقی گرفته شده است که موسیقی دان به جای نگاه کردن به صفحه نت فقط با گوش دادن و فیالبداهه، سازی را مینوازد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
play hooky
play down
play back
play around
play along
play off
play out
play up
playacting
player
کلمات نزدیک
play basketball
play baseball
play badminton
play back
play a trick on someone
play cat and mouse with someone
play chess
play dead
play down
play games
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان