[فعل]

to play down

/pleɪ daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: played down] [گذشته: played down] [گذشته کامل: played down]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌اهمیت جلوه دادن تنزل دادن

مترادف و متضاد downplay play up
to play something down
چیزی را بی‌اهمیت جلوه دادن
  • Military spokespeople tried to play down the seriousness of the disaster.
    سخنگوهای نظامی سعی کردند جدیت فاجعه را بی‌اهمیت جلوه دهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان