Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیاهمیت جلوه دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to play down
/pleɪ daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: played down]
[گذشته: played down]
[گذشته کامل: played down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بیاهمیت جلوه دادن
تنزل دادن
مترادف و متضاد
downplay
play up
to play something down
چیزی را بیاهمیت جلوه دادن
Military spokespeople tried to play down the seriousness of the disaster.
سخنگوهای نظامی سعی کردند جدیت فاجعه را بیاهمیت جلوه دهند.
تصاویر
کلمات نزدیک
play dead
play chess
play cat and mouse with someone
play by ear
play basketball
play games
play gigs
play golf
play in a band
play into one's hand
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان