مترادف و متضاد
play one's card close to one's vest
1.Don't let them in what you are up to. Play your cards close to your chest.
1.
نگذار آنها بفهمند تو قصد چه کاری داری. نیت خود را پنهان کن.
2.It's hard to figure out what John is up to because he always plays his cards close to his chest.
2.
خیلی سخت است که فهمید "جان" می خواهد چه کار کند چون او همیشه مخفیانه و پنهانی عمل می کند.
توضیح درباره اصطلاح قصد play one's cards close to the chest
ترجمه تحت اللفظی این عبارت "کارت ها را نزدیک سینه خود نگهداشتن" است و از بازی ورق گرفته شده که بازیکن برای اینکه دستش را نشان ندهد و کارتهایش را به رقبا نشان ندهد آنها را کنار سینه خود نگه می دارد.