Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فراوانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
plethora
/ˈpleθərə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فراوانی
کثرت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وفور
مترادف و متضاد
excess
overabundance
1.The report contained a plethora of detail.
1. گزارش حاوی کثرت جزئیات بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
pleonasm
plenum
plenty
plentiful
plenitude
pleura
pleurisy
pliable
pliers
plight
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان