Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . متاثرکننده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
poignant
/ˈpɔɪnjənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more poignant]
[حالت عالی: most poignant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متاثرکننده
تلخ، غمانگیز
مترادف و متضاد
moving
painful
1.a poignant farewell
1. یک خداحافظی تلخ
2.a poignant memory
2. خاطرهای متاثرکننده
3.Her face was a poignant reminder of the passing of time.
3. چهره او یادآوری تلخی از گذر زمان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
poignancy
poetry
poetics
poetically
poetical
poignantly
point
point duty
point man
point of application
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان