Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از (فاصله) نزدیک
2 . رکوراست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
point-blank
/ˌpɔɪnt ˈblæŋk/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از (فاصله) نزدیک
1.The victim was shot point-blank in the chest.
1. قربانی از فاصله نزدیک به سینهاش تیر خورده بود.
2
رکوراست
بیپرده
مترادف و متضاد
blunt
1.I told him point-blank that I didn’t want to get involved.
1. من رکوراست به او گفتم که نمیخواهم درگیر (آن موضوع) شوم.
تصاویر
کلمات نزدیک
point up
point out
point of view
point of application
point man
point-to-point
pointed
pointedly
pointer
pointillism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان