[اسم]

porter

/ˈpɔrtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باربر (هتل و ...) حمال

معادل ها در دیکشنری فارسی: باربر بارکش حمال
مترادف و متضاد bearer carrier
  • 1.He was only a porter.
    1. او فقط یک باربر بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان