Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرس (خوراک)
2 . بخش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
portion
/ˈpɔːr.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرس (خوراک)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرس
1.The portions are very generous in this restaurant.
1. پرسها در این رستوران بسیار بزرگتر هستند.
2
بخش
قسمت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بخش
برخه
بهره
نصیب
سهم
قسمت
مترادف و متضاد
part
share
1.A large portion of the company's profit goes straight back into new projects.
1. بخش بزرگی از سود شرکت مستقیم برای (سرمایهگذاری روی) پروژه های جدید برمیگردد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
porter
portable
port
porridge
porpoise
portly
portrait
portraiture
portray
portrayal
کلمات نزدیک
portico
porthole
portfolio
porterhouse steak
porterage
portion size
portly
portmanteau
portmanteau word
portrait
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان