[اسم]

postcard

/ˈpoʊst.kɑrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارت پستال

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارت‌پستال
مترادف و متضاد card
  • 1.Ella sent me a postcard from Japan.
    1. "الا" از ژاپن کارد پستالی برای من ارسال کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان