[صفت]

posterior

/pɑːˈstɪriər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خلفی عقبی، پشتی

معادل ها در دیکشنری فارسی: خلفی
specialized
مترادف و متضاد anterior
the posterior part of the brain
بخش خلفی مغز

2 مؤخر

formal
مترادف و متضاد anterior
a date posterior to the first Reform Bill
تاریخی مؤخر بر اولین لایحه اصلاحات
[اسم]

posterior

/pɑːˈstɪriər/
قابل شمارش

3 نشیمنگاه باسن

معادل ها در دیکشنری فارسی: نشیمنگاه
humorous
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان