[صفت]

potent

/ˈpoʊtənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more potent] [حالت عالی: most potent]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قدرتمند پراقتدار، پرقدرت

معادل ها در دیکشنری فارسی: پرتوان مقتدر مردافکن
مترادف و متضاد intense powerful strong
  • 1.He gave a potent speech at the convention.
    1. آنها در مجمع، سخنرانی پراقتداری کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان