Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توانایی
2 . پتانسیل
3 . بالقوه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
potential
/pəˈtɛnʃəl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توانایی
(استعداد) ذاتی یا بالقوه
مترادف و متضاد
aptitude
flair
talent
potential to do something
توانایی انجام کاری
The coach felt his team had the potential to reach the finals.
مربی حس کرد که تیمش توانایی رسیدن به مسابقات نهایی را دارد.
potential of something/doing something
توانایی چیزی/انجام کاری
Mark has the potential of being completely rehabilitated.
"مارک" توانایی بهبودی کامل را دارد.
2
پتانسیل
مترادف و متضاد
possibilities
promise
prospects
potential for something
پتانسیل برای چیزی
The region has enormous potential for economic development.
این منطقه پتانسیل زیادی برای توسعه اقتصادی دارد.
potential for doing something
پتانسیل برای انجام کاری
The European marketplace offers excellent potential for increasing sales.
بازار اروپا پتانسیل بسیار خوبی برای افزایش فروشها ارائه میدهد.
to have potential
پتانسیل داشتن
I think this room has got a lot of potential.
به نظرم این اتاق پتانسیل فراوانی دارد.
[صفت]
potential
/pəˈtɛnʃəl/
غیرقابل مقایسه
3
بالقوه
محتمل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالقوه
مترادف و متضاد
latent
likely
possible
potential problems
مشکلات بالقوه
First we need to identify actual and potential problems.
ابتدا باید مشکلات حقیقی و بالقوه را شناسایی کنیم.
a potential customer/buyer/client
مشتری/خریدار/موکل بالقوه
Advertisers want to reach as many potential customers as possible.
آگهیدهندهها میخواهند به بیشترین تعداد مشتری برسند.
تصاویر
کلمات نزدیک
potentate
potent
potency
poteen
potboiler
potential energy
potentially
pothole
potholer
potholing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان