Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اسیر (جنگی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
POW
(prisoner of war)
/pi oʊ ˈdʌbəlju/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اسیر (جنگی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسیر جنگی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
poverty-stricken
poverty trap
poverty line
poverty level
poverty is not a crime
pow camp
powder
powder and shot
powder blue
powder coating
کلمات نزدیک
poverty-stricken
poverty trap
poverty line
poverty eradication
poverty
powder
powder puff
powder room
powder snow
powdered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان