Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عملگرا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
pragmatic
/præɡˈmætɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pragmatic]
[حالت عالی: most pragmatic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عملگرا
عملگرایانه، واقع گرایانه
مترادف و متضاد
practical
realistic
1.a pragmatic approach to management problems
1. رویکردی عملگرایانه برای مشکلات مدیریتی
2.A pragmatic scientist
2. یک دانشمند عملگرا [واقع گرا]
تصاویر
کلمات نزدیک
practitioner
practiced
practice makes perfect
practice art
practice
pragmatics
pragmatism
prague
prairie
prairie dog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان