1.
I'm pretty good at tennis, but I need to practice my serve.
1.
من در تنیس نسبتاً خوب هستم، اما باید روی سرویسهایم تمرین کنم [کار کنم].
2.
She practices the violin every day.
2.
او هر روز (نواختن) ویولن را تمرین میکند.
to practice for something
برای چیزی تمرین کردن
She's practicing for her piano exam.
او دارد برای امتحان پیانویش تمرین میکند.
to practice (something) on somebody/something
(چیزی را) با کسی/چیزی تمرین کردن
He usually wants to practice his English on me.
او معمولاً میخواهد زبان انگلیسیاش را با من تمرین میکند.
to practice doing something
انجام کاری را تمرین کردن
Practice reversing the car into the garage.
دنده عقب آمدن به گاراژ را تمرین کن.
کاربرد فعل practice به معنای تمرین کردن
معادل فعل practice در فارسی "تمرین کردن" است. برای بیان تکرار فعالیتی بهصورت مرتب، بهمنظور کسب یا بهبود مهارت در آن فعالیت و یا حفظ مهارتی که از پیش بهدست آمده است، از فعل practice استفاده میشود. مثال:
".She practices the violin every day" (او هر روز (نواختن) ویولن را تمرین میکند.)
نکته: فعل practice همان فعل practise است که در انگلیسی امریکایی به جای s از c استفاده میشود.
2
کار کردن
به حرفه ... پرداختن
مترادف و متضاد
work
to practice something
به حرفه ... پرداختن
After graduating, she practiced medicine in Atlanta.
بعد از فارغالتحصیلی، او در آتلانتا به حرفه پزشکی پرداخت.
to practice as something
بهعنوان چیزی کار کردن
She practiced as a lawyer for many years.
او سالها بهعنوان وکیل کار کرد.
3
انجام دادن
بهجا آوردن (مراسم و اعمال مذهبی)
مترادف و متضاد
carry out
do
perform
to practice something
کاری را انجام دادن/بهجا آوردن
1.
Do you still practice your religion?
1.
آیا هنوز دین [اعمال دینی] خود را بهجا میآوری [انجام میدهی]؟
2.
We still practice some of these rituals today.
2.
ما امروزه هنوز برخی از این آیینها را انجام میدهیم.
2.It takes a lot of practice to play the piano well.
2.
بهخوبی پیانو زدن، تمرین زیادی میخواهد.
3.We need more practice before the concert.
3.
ما قبل از کنسرت به تمرین بیشتری نیاز داریم.
کاربرد اسم practice به معنای تمرین
اسم practice به معنای "تمرین" اشاره میکند به تکرار یک فعالیت (ورزشی بهخصوص و ...)، به منظور بهتر شدن در آن و مهارت و توانایی بیشتری در آن فعالیت بهدست آوردن. البته گاهی به زمانی که صرف آن فعالیت میشود نیز اشاره دارد. مثال:
"?Are you coming to softball practice after work" (آیا بعد از کار به تمرین سافتبال میآیی؟)
".We need more practice before the concert" (ما قبل از کنسرت به تمرین بیشتری نیاز داریم.)