[قید]

practically

/ˈpræk.tɪk.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عملا تقریبا

معادل ها در دیکشنری فارسی: بالفعل عملا فی‌الواقع
مترادف و متضاد almost virtually
  • 1.It's practically impossible for me to get home in less than an hour.
    1. عملا غیرممکن است که من در کمتر از یک ساعت به خانه برسم.
  • 2.These changes would cost us practically nothing.
    2. این تغییرات تقریبا برای ما هیچ هزینه‌ای نخواهند داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان