Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تمایل
2 . آسیبپذیری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
predisposition
/ˌpriːdɪspəˈzɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تمایل
میل، گرایش، عادت
formal
1.These are parents with a predisposition to worry.
1. اینها والدینی هستند که میل به نگران شدن دارند.
2
آسیبپذیری
استعداد (ابتلا به بیماری و ...)
formal
مترادف و متضاد
proneness
susceptibility
a genetic predisposition to liver disease
استعداد ژنتیکی در ابتلا به بیماری کبد
تصاویر
کلمات نزدیک
predispose
predilection
predictor
predictive
prediction
predominant
predominantly
predominate
preeminence
preeminent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان