Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عمده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
predominant
/prɪˈdɑmənənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more predominant]
[حالت عالی: most predominant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمده
مهم، غالب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چیره
غالب
مترادف و متضاد
dominant
1.The predominant export of the Middle East is petroleum.
1. صادرات عمده ی خاورمیانه نفت خام است.
تصاویر
کلمات نزدیک
predisposition
predispose
predilection
predictor
predictive
predominantly
predominate
preeminence
preeminent
preempt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان