Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چاپ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
printing
/ˈprɪntɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چاپ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طبع
باسمه
1.color printing
1. چاپ رنگی
2.production and printing costs
2. هزینه های تولید و چاپ
3.the invention of printing
3. اختراع (دستگاه) چاپ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
printer's ink
printer
print
prink
principally
printing ink
printmaker
printmaking
prise
prism
کلمات نزدیک
printer
printed matter
printed circuit board
printed circuit
printed
printing house
printing press
printmaker
printout
prior
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان