[اسم]

proof positive

/pɹˈuːf pˈɑːzɪtˌɪv/
غیرقابل شمارش

1 مدرک قطعی مدرک مسلم

  • 1.He still needs proof positive of her love.
    1. او هنوز به مدرکی قطعی از عشق او نیاز دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان