[اسم]

public transport

/ˈpʌblɪk ˈtrænspɔrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حمل‌ونقل عمومی

معادل ها در دیکشنری فارسی: وسیله نقلیه همگانی
مترادف و متضاد public transportation
  • 1.Public transport is terrible in my town.
    1. (سیستم) حمل‌ونقل عمومی در شهر من افتضاح است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان