[فعل]

to publicize

/ˈpʌblɪsaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: publicized] [گذشته: publicized] [گذشته کامل: publicized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به اطلاع عموم رساندن به گوش مردم رساندن، تبلیغ کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: آگهی کردن تبلیغ کردن شناساندن
  • 1.They flew to Europe to publicize the plight of the refugees.
    1. آنها به اروپا سفر کردند تا مشکلات پناهندگان را به گوش عموم مردم برسانند.
  • 2.widely publicized speech
    2. یک سخنرانی به گوش همه رسانیده شده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان