Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کوبیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to pull down
/pʊl daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: pulled down]
[گذشته: pulled down]
[گذشته کامل: pulled down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کوبیدن
خراب کردن
مترادف و متضاد
demolish
to pull something down
چیزی را کوبیدن
They pulled down the warehouse to build a new supermarket.
آنها انبار را کوبیدند تا سوپرمارکت جدید بسازند.
تصاویر
کلمات نزدیک
pull away
pull a fast one
pull
pulitzer prize
pulchritude
pull in
pull off
pull one's leg
pull one's weight
pull out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان