Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خود را در خطر قرار دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
put one's ass on the line
/pˌʊt wˈʌnz ˈæs ɑːnðə lˈaɪn/
1
خود را در خطر قرار دادن
culturally sensitive
informal
1.Don't put your ass on the line for no good reason.
1. بدون دلیل خوب، خودت را در خطر قرار نده.
2.Look, I'm putting my ass on the line for you here.
2. ببین، ما دارم اینجا بهخاطر تو خودم را در خطر قرار میدهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
latch onto
pain in the ass
out the ass
latch on
be on ass
laugh off
ream ass
launch into
lay into
rolling on the floor laughing ass off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان