[اسم]

résumé

/ˈrez.əˌmeɪ/
قابل شمارش

1 خلاصه تجربیات رزومه، کارنامک

معادل ها در دیکشنری فارسی: رزومه
مترادف و متضاد curriculum vitae
  • 1.If you wish to apply, please send your résumé.
    1. اگر می خواهی درخواست [کار] بدهی، لطفا خلاصه تجربیات [رزومه] خود را ارسال کن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان