[اسم]

railings

/ˈreɪlɪŋz/
غیرقابل شمارش

1 نرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: نرده محجر
  • 1.I chained my bike to the railings.
    1. من دوچرخه‌ام را به نرده زنجیر کردم.
  • 2.iron railings
    2. نرده فلزی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان