Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ویران کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to raze
/reɪz/
فعل گذرا
[گذشته: razed]
[گذشته: razed]
[گذشته کامل: razed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ویران کردن
نابود کردن
مترادف و متضاد
demolish
destroy
level
1.The village was razed to the ground.
1. روستا نابود و با خاک یکسان شد.
2.The woodland was razed by fire.
2. جنگل توسط آتش نابود شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rayon
raymond
ray
rawness
raw materials
razor
razor blade
razor shell
razor-sharp
razorbill
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان