[فعل]

to rip off

/rɪp ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: ripped off] [گذشته: ripped off] [گذشته کامل: ripped off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پول زیادی گرفتن پول چاپیدن

informal
to rip somebody off
از کسی زیادی پول گرفتن/کسی را چپاندن
  • 1. Local cab drivers tend to rip the tourists off.
    1. راننده تاکسی‌های محلی عادت دارند گردشگرها را بچاپند.
  • 2. The agency really ripped us off.
    2. (آن) آژانس واقعاً زیادی از ما پول گرفت.

2 پاره کردن ریزریز کردن

  • 1.She ripped off the photo.
    1. او عکس را پاره کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان