[اسم]

roller skating

/ˈroʊlər skeɪtɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اسکیت

مترادف و متضاد skating
  • 1.When we were kids, we used to go roller skating every weekend.
    1. وقتی بچه بودیم، همیشه هر آخر هفته به اسکیت می‌رفتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان