[صفت]

ropy

/ˈroʊpi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: ropier] [حالت عالی: ropiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناخوش احوال مریض

  • 1.I felt a bit ropy earlier this week, but I’m better now.
    1. من اوایل این هفته کمی ناخوش احوال بودم اما الان بهترم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان