Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رزماری (گیاهشناسی)
2 . رزماری (اسم کوچک زنانه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
rosemary
/ˈroʊzmeri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رزماری (گیاهشناسی)
اکلیل کوهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اکلیل کوهی
1.The recipe calls for a tablespoon of rosemary.
1. دستور غذا دستور اضافه کردن یک قاشق غذاخوری رزماری را میدهد.
2
رزماری (اسم کوچک زنانه)
(Rosemary)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
rosehip
roseate
rose wine
rose water
rose hip
roseola
rosette
rosiness
rostrum
rosy
کلمات نزدیک
rosebud
rose-colored
rose water
rose
rosary
rosette
rosh hashana
rosie
ross
roster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان