[اسم]

rosemary

/ˈroʊzmeri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رزماری (گیاه‌شناسی) اکلیل کوهی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اکلیل کوهی
  • 1.The recipe calls for a tablespoon of rosemary.
    1. دستور غذا دستور اضافه کردن یک قاشق غذاخوری رزماری را می‌دهد.

2 رزماری (اسم کوچک زنانه) (Rosemary)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان