[قید]

round about

/raʊnd əˈbaʊt/
غیرقابل مقایسه

1 حدودا

مترادف و متضاد approximately
  • 1.A new roof will cost round about £3 000.
    1. یک سقف جدید حدودا 3000 پوند هزینه خواهد داشت.
  • 2.We're leaving round about ten.
    2. ما حدودا ساعت ده می‌رویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان