Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (به طور کاهشی) گرد کردن (ارقام)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to round down
/raʊnd daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: rounded down]
[گذشته: rounded down]
[گذشته کامل: rounded down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(به طور کاهشی) گرد کردن (ارقام)
رو به پایین رند کردن
1.The total is $25,715, but to keep the figures simple, I'll round it down to $25,000.
1. مبلغ کل 25715 دلار بود ولی برای ساده کردن ارقام، آن را به 25000 دلار گرد میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
round-trip ticket
round-shouldered
round
rough out
rough
round off
round out
round the clock
round trip
round up
کلمات نزدیک
round brackets
round about
round
roulette
roughshod
round face
round neck
round off
round on
round table conference
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان