Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ترفند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ruse
/ruz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ترفند
نیرنگ، حیله
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلتیک
ترفند
حیله
دوز و کلک
رودست
هارت و پورت
نیرنگ
مکر
مترادف و متضاد
scheme
stratagem
trick
1.Emma tried to think of a ruse to get Paul out of the house.
1. "اما" تلاش کرد که با ترفندی "پال" را از خانه بیرون بکشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rural
rupture
rupee
runway
runt
rush
rush hour
rush into
rush job
rushed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان