Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روسی
2 . اهل روسیه
3 . زبان روسی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
Russian
/ˈrʌʃn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روسی
[وابسته به روسیه و مردم آن]، روس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روس
روسی
اُرُسی
1.Russian people have a lot of “superstitions” that are mostly habits—like “knock on wood” is in many cultures.
1. مردم روس "خرافات" زیادی دارند که بسیاری از آنها مانند "زدن به تخته" در بسیاری از فرهنگها عادت هستند.
[اسم]
Russian
/ˈrʌʃn/
قابل شمارش
2
اهل روسیه
روس، روسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روسی
1.He is Russian.
1. او اهل روسیه است.
3
زبان روسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روسی
1.Russian is a very complex language.
1. زبان روسی یک زبان بسیار پیچیده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
russia
russet
russell
rusk
rushes
russian olive
russian roulette
russophobia
rust
rustic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان