[صفت]

Russian

/ˈrʌʃn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روسی [وابسته به روسیه و مردم آن]، روس

معادل ها در دیکشنری فارسی: روس روسی اُرُسی
  • 1.Russian people have a lot of “superstitions” that are mostly habits—like “knock on wood” is in many cultures.
    1. مردم روس "خرافات" زیادی دارند که بسیاری از آنها مانند "زدن به تخته" در بسیاری از فرهنگ‌ها عادت هستند.
[اسم]

Russian

/ˈrʌʃn/
قابل شمارش

2 اهل روسیه روس، روسی

معادل ها در دیکشنری فارسی: روسی
  • 1.He is Russian.
    1. او اهل روسیه است.

3 زبان روسی

معادل ها در دیکشنری فارسی: روسی
  • 1.Russian is a very complex language.
    1. زبان روسی یک زبان بسیار پیچیده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان