Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . احترام نظامی
2 . احترام نظامی گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
salute
/səˈluːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
احترام نظامی
سلام نظامی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احترام نظامی
1.The soldier gave a salute.
1. سرباز احترام نظامی گذاشت.
[فعل]
to salute
/səˈluːt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: saluted]
[گذشته: saluted]
[گذشته کامل: saluted]
صرف فعل
2
احترام نظامی گذاشتن
سلام نظامی دادن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احترام گذاشتن
1.The soldier saluted as the general walked past.
1. سرباز احترام نظامی گذاشت وقتی فرمانده از کنارش رد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
salutation
salutary
salubrious
salty flavor
salty
salvador
salvage
salvage yard
salvation
salve
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان