[صفت]

sanitary

/ˈsænəteri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sanitary] [حالت عالی: most sanitary]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بهداشتی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بهداشتی سالم
  • 1.Diseases were spread through poor sanitary conditions.
    1. بیماری‌ها به علت شرایط بهداشتی ضعیف پخش شدند.
  • 2.Often, the camps were not very sanitary.
    2. اغلب، اردوگاه‌ها خیلی بهداشتی نبودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان