[اسم]

scab

/skæb/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اثر زخم جای زخم

  • 1.Chase had black eyes and old injuries that were healing with scabs.
    1. "چیس" زیر چشم هایش سیاه بود و زخم های قدیمی داشتند با به جا گذاشتن اثر خوب می شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان