[اسم]

schooldays

/ˈskuːldeɪz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دوران مدرسه

  • 1.Her schooldays had definitely not been the happiest days of her life.
    1. دوران مدرسه قطعا از خوش ترین روزهای زندگی او نبوده است.
  • 2.She hadn't seen Laura since her schooldays.
    2. او "لارا" را از دوران مدرسه به بعد ندیده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان