[فعل]

to scrounge

/skraʊndʒ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: scrounged] [گذشته: scrounged] [گذشته کامل: scrounged]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (با گدایی) به‌دست آوردن (با دزدی) به‌دست آوردن

disapproving informal
مترادف و متضاد cadge
  • 1.He had managed to scrounge a free meal.
    1. او توانسته بود با گدایی یک وعده غذای مجانی به‌دست آورد.

2 جستجو کردن با جستجو به‌دست آوردن

مترادف و متضاد search for
  • 1.What is she scrounging for this time?
    1. او این بار دارد دنبال چه می‌گردد؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان