Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مهرومومشده
2 . پلمبشده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
sealed
/sˈiːld/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهرومومشده
درزگیریشده
a sealed envelope
یک نامه مهرومومشده
2
پلمبشده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلمبشده
دربسته
سربسته
a sealed container
یک محفظه پلمبشده
تصاویر
کلمات نزدیک
seal off
seal
seakale
seagull
seagoing
sealift
seam
seaman
seamanship
seamless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان