Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انتخابی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
selective
/səˈlɛktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more selective]
[حالت عالی: most selective]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتخابی
گزینشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتخابی
1.As a teacher she was very selective, accepting only a small number of exceptionally gifted pupils.
1. به عنوان معلم، او خیلی گزینشی است، و تنها تعداد کمی از دانش آموزان با استعداد را قبول می کند.
2.He seemed to have a very selective recall of past events.
2. او حافظهای بسیار انتخابی درباره وقایع گذشته دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
selection board
selection
selected
select
seldom
selector
selenium
self
self-absorbed
self-actualization
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان