[اسم]

self-awareness

/ˌself əˈwernəs/
غیرقابل شمارش

1 خودآگاهی

معادل ها در دیکشنری فارسی: خودآگاهی
  • 1.Counselling can help to achieve greater self-awareness.
    1. مشاوره می‌تواند به رسیدن به خودآگاهی بیشتر کمک کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان