Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خویشفرما
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
self-employed
/sɛlf-ɛmˈplɔɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خویشفرما
دارای شغل آزاد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دارای شغل آزاد
1.I'm self-employed.
1. من خویشفرما هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
self-effacing
self-educated
self-drive
self-discovery
self-disciplined
self-employment
self-esteem
self-evident
self-existent
self-explanatory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان