[اسم]

self-esteem

/ˌself ɪˈstiːm/
غیرقابل شمارش

1 عزت‌نفس

معادل ها در دیکشنری فارسی: خودباوری عزت نفس مباهات
مترادف و متضاد self-worth
  • 1.They are beginning to regain their confidence and self-esteem.
    1. آنها دارند دوباره اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس خود را به‌دست می‌آورند.
  • 2.to have low self-esteem
    2. عزت‌نفس پایین داشتن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان