Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سلفی (عکاسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
selfie
/ˈsɛlfi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سلفی (عکاسی)
عکس خویشانداز
1.I take amazing selfies.
1. من سلفیهای حیرتانگیزی میاندازم.
تصاویر
کلمات نزدیک
self-worth
self-taught
self-sufficient
self-sufficiency
self-styled
selfish
selfishly
selfishness
selfless
selflessly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان