Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ارزان و یکجا فروختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to sell off
/sɛl ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: sold off]
[گذشته: sold off]
[گذشته کامل: sold off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ارزان و یکجا فروختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آب کردن
مترادف و متضاد
sell out
to sell something off
چیزی را ارزان و یکجا فروختن
1. Please try to sell these items off. We have too many of them.
1. لطفاً سعی کنید این کالاها را ارزان و یکجا بفروشید. ما خیلی از اینها داریم.
2. The Church sold off the land for housing.
2. کلیسا زمین را برای خانهسازی ارزان و یکجا فروخت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sell
selflessly
selfless
selfishness
selfishly
sell out
sell short
sell up
seller
sellotape
کلمات نزدیک
sell like hotcakes
sell
selflessness
selflessly
selfless
sell out
sell out of
sell up
sell-by date
sell-off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان