Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرپرستار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
senior nursing officer
/ˌsiːniər ˈnɜːrsɪŋ ɔːfɪsər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرپرستار
مترون
1.She initiated training for senior nursing officer of residential homes.
1. او شروع کرد به آموزش دیدن برای شغل سرپرستاری در خانه سالمندان.
تصاویر
کلمات نزدیک
senior moment
senior master sergeant
senior high school
senior editor
senior citizen
senior school
seniority
seniors
sensation
sensational
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان