Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماشین کردن (مو)
2 . پشم گوسفند را چیدن
3 . قیچی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to shear
/ʃɪr/
فعل گذرا
[گذشته: sheared]
[گذشته: sheared]
[گذشته کامل: shorn]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ماشین کردن (مو)
1.The prisoners’ hair was shorn.
1. موهای زندانی را ماشین کردند.
shorn hair
موهای ماشینشده
2
پشم گوسفند را چیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پشم چیدن
1.It was time for the sheep to be shorn.
1. وقتش رسیده بود که پشم گوسفندها چیده شود.
3
قیچی کردن
با قیچی زدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قیچی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
shawm
shawl
shaving soap
shaving foam
shaving cream
shearwater
sheath
sheathe
shed
shed blood
کلمات نزدیک
sheaf
she-wolf
she's thin.
she's rather short.
she's quite tall.
shears
shearwater
sheath
sheath-knife
sheathe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان